دکتر پیغامی در جلسه ششم از سلسله درس گفتار های اقتصادی به ما مباحث زیر اشاره داشتند: 

تاریخ اینگونه بیان می کند که مدت زمانی که از عهد باستان وعهدعتیق وارد امپراطوری روم می شویم حدود دویست سال طول می کشد.در این دویست سال اتفاقاتی رخ می دهد.مهمترین رخداد اینکه امپراطوری روم شرقی وروم غربی بوجود می آید،امپراطوری کنستانتین به مدت۳۱ سال حکومت می کند،آزادی انجام وظایف و تشریفات مسیحی برای مسیحی ها به وجود می آید،مذهب مسیحیت در سال ۳۰۶ مذهب رسمی ام‍‍‍‍‍‍‍پراطوری می شود.تا پایان قرن چهارم میلادی امپراطوری روم حاکم بوده است ولی داخل اروپا فرقه های مختلفی وجود داشته است که بعضی از آنها به اجبار به امپراطوری روم گردن می نهادند وبعضی از آنها گاهی گردن افرازی می کردند. بربرها حاکم بودند و ژرمن ها جزو گروه های نخبه ای بودند که معمولا سر اعتراض داشتند. درصد سالی که برتقسیم امپراطوری روم گذشت،ژرمن ها بر ارتش رومی حاکم می شوند وژرمن ها بیشتر در امپراطوری روم غربی فعال بودند.گروهی به نام«هانز» در سال ۳۷۲ از آسیای میانه به اروپا حمله می کنند و ژرمن ها را به سمت امپراطوری روم غربی پس می زنند.ساختار اجتماعی روم یک ساختار سکولارضد مذهبی بود.جامعه به بندگان،کشاورزان،پیشه وران،تجارت کنندگان،دادوستدکنندگان ودرراًس همه اریستوهای(نخبگان)نظامی وغیر نظامی،تقسیم می شد.

درسال ۵۲۹ «ژوستیمین»(امپراطوری روم شرقی)قانون مدنی ای را مطرح می کند که آغاز قانون مداری در امپراطوری روم است.این قانون یک قانون مدنی داشته است که سعی می کرده روابط بین شهروندان را منظم کند ویک قانون مشترک«کامللو»که حاکم بر بازرگانی ودیگرروابط بین شهروندان وغیر شهروندان بود.تفکر ارسطویی دراین دوره نیز حاکم است. مثلا قانون طبیعی که در حقوق روم وقانون بشر نیز مورد توجه بوده است.

قانون روم یک دکترین جدید صنفی برای اصناف مختلف ارائه می دهد.چارچوبی است که اقتصاد می تواند بعدها بر اساس آن قرار بگیرد،منتهی این قوانین بر گرفته از قوانینی است که قبلا جایی ثبت شده است .ژوستیمین بیست سال پس ازآزاد کردن مذهب مسیحیت سخت گیری می کند وحتی پاگان ها را مجبورمی کند که مسیحی شوند(پاگان ها یعنی مشرکین و کسانی که هیچ دینی نداشتند).محل امپراطوری روم شرقی استامبول فعلی و شرق اروپا بوده است،اما حوزه فرانسه،انگلیس و…جزو امپراطوری روم غربی بودند.امپراطوری روم شرقی یا بیزانس تا سال ۱۴۵۳ادامه می یابد ودرآن زمان توسط ترکان عثمانی از بین می رود.

فاصله بین سال ۴۷۶ تا ۱۴۵۳ میلادی قرون وسطی نام دارد.حدود ۳۰۰سال ازقرون وسطی قبل از اسلام وتقریبا۷۰۰سال منطبق برتمدن اسلامی است که دراین ۷قرن بدلیل اینکه مسلمانان خیلی پیشرفت کردند،تا دل اروپا پیش رفتند وعملا این مدت دوران افول قدرت اروپایی یا رومی محسوب می شود.اما این افول به این معنی نیست که قرون وسطی قرون تاریکی نامیده شود.دراین هزار سال طبقات مختلفی ازجمله اصناف مختلف،حقوقدان، کشاورز و…وجود داشته،نظام فئودالیته وجود داشت،یعنی نظامی که تجارت دراقل خودش است،یااینکه تجارت وجود نداشته بلکه پیله وری وجود داشت وبیشتر نظام فئودالیسم بود.حتی بعدها که کلیسا برسر مسند می آید نوعی توافق بین فئودالیته،کلیساوشاه(سه عنصردین،سیاست واقتصاد) بوجودمی آید.دقیقاهمزمان با این زمان اسلام تا اسپانیا وجنوب فرانسه پیشروی می کند ولی درسال ۷۳۲اسلام درمنطقه جنوب فرانسه متوقف می شود.کلیسا پله پله جای دولت روم را می گیرد وشهرها را به دست می آورد.کلیسا به دنیای آشوب زده روم نظم می دهد،شهررا زیبا می کند،رشد اقتصادی امپراطوری روم شرقی راافزایش می دهد،یعنی این با یکسری نظم و وحدت بین افراد تطابق دارد.

صوت جلسه ششم 

    تا کنون نظری ثبت نگردیده است.

http://