معرفی پایان نامه از دانشگاه امام صادق
بررسی و نقد دیدگاه هایک در مورد عدالت اجتماعی
هدف از نگارش اين پايان نامه بررسي مفهوم عدالت اجتماعي از ديدگاه هايک است . وی عدالت اجتماعي را مفهومي غير قابل تعريف و توخالي مي داند و آن را وسيله اي در دست سياست بازان مي بيند که با آن به فريب تودها مي پردازند
عنـوان پایان نامه: بررسی و نقد دیدگاه هایک در مورد عدالت اجتماعی
دانشجو:رضاعلی احمدی
دانشگاه: امام صادق ع
سال تحصیلی: ۱۳۷۷
استاد راهنما:دکتر محمد حسین تمدن
استاد مشاور:دکتر محمد مشکوه
چکیده:
هدف از نگارش این پایان نامه بررسی مفهوم عدالت اجتماعی از دیدگاه هایک است . تحقیق حاضر که به روش تاریخی – توصیفی و کتابخانه ای انجام گرفته مشتمل بر چهار فصل است . در فصل اول با بیان سیر مفهوم عدالت در تاریخ ابتدا در گفتار اول فلاسفه باستانی چون افلاطون و ارسطو و سپس در گفتار دوم عدالت در قرون وسطی بیان می گردد در گفتار سوم عدالت در دوره رنسانس و در گفتار چهارم عدالت در عصر جدید بیان می گردد در آخر عدالت و سیر سوسیالیسم در گفتار پنجم بیان شده است در فصل دوم به بررسی مبانی فلسفی ، حقوقی ، سیاسی و اقتصادی هایک پرداخته می شود بسیاری از مطالب این بخش در درک نظریه هایک درباره عدالت اجتماعی مفید و ضروری است فصل سوم به نظریات هایک در مورد عدالت اجتماعی اختصاص یافته است هایک طی این فصل عدالت اجتماعی را مفهومی غیر قابل تعریف و توخالی می داند و آن را وسیله ای در دست سیاست بازان می بیند که با آن به فریب تودها می پردازند هایک، عدالت را خصیصه مربوط به رفتار انسانی می داند و بیان می دارد که دقت در کلام ایجاب می کند که صفات عادلانه و ناعادلانه را تنها به رفتار انسان و افراد اطلاق کنیم و طی این فصل بزرگترین دستاورد تمدن غرب را آزادیهای فردی دانسته و معتقد است که عدالت اجتماعی مستلزم دخالت اقتدار مرکزی و تحدید و تهدید آزادیهای فردی است در فصل چهارم به تفصیل به نظریات جان رالز درباره عدالت پرداخته شده است رالز در درون سنت لیبرالیسم قرار دارد و می کوشد تا عدالت را در کنار آزادی بنشاند . شیوه بحث رالز ، شیوه ای نو در طرح مباحث سیاسی بوده است او از رویکردش به اصول عدالت به عنوان رویکردی عقلانی دفاع می کند و کنار هم نهادن نظریات هایک و رالز تقابل آنها را در درون نسبت لیبرالیسم ، نشان می دهد بر اساس نتایج حاصل از تحقیق هایک با دیدی بدبینانه به اصطلاح عدالت اجتماعی نظر می کند ، به اعتقاد او، عدالت اجتماعی مفهومی مبهم و توخالی است و تنها وسیله ای در دست سیاست بازان برای فریب توده های مردم می باشد دیدگاه او درباره عدالت اجتماعی بر مبانی فلسفی ، سیاسی و حقوقی او مبتنی است او عدالت را تنها صفت افعال فردی می داند و معتقد است که برای شکل گیری یک نظم خود جوش باید رفتار عادلانه را پذیرفت . نقطه مرکزی اندیشه هایک ، مفهوم آزادی و آزادیهای فردی است ، او آزادی را تنها ارزش قابل دفاع می داند و آزادی را برتر از عدالت و برابری می نشاند او با تحلیل معانی متفاوت عدالت اجتماعی ، اعتقاد دارد که عدالت اجتماعی مسلزم دخالت اقتدار مرکزی در نظام بازار و توزیع ثروت است، و جامعه را به سازمان تبدیل می نماید و اینها با آزادی فردی منافات دارند .
علاقه مندان می توانندبا مراجعه به لینک زیر و بعد از سرچ عنوان پایان نامه متن را مشاهده نمایید
نظر شما چیست ؟
دیدگاه ها
تا کنون نظری ثبت نگردیده است.