یدالله دادگر
مؤلّفه های اقتصاد سیاسی اسلام
اقتصاد سیاسی نئوکلاسیک در ادبیات اقتصاد متعارف آن چنان سیطره یافته که گویی نوعی انطباق کامل بین آن ها وجود دارد این سوء تفاهم در بسیاری از متون درسی در گفته های اقتصاددانان حرفه ای در محافل دانشگاهی مرتبط با رشته ی اقتصاد و میان دانشجویان این رشته نیز نمادی برجسته دارد
نظریه اقتصاد سیاسی اسلام به صورت یک قرائت از اقتصاد سیاسی، مؤلّف هها و شاخصه های مربوط به خود را دارد. تبیین این نظریه، هم از نظر علمی ارزشمند است و هم از جهت سیاستگذاری اهمیت دارد. این مقاله در صدد است در قالب دو بخش اصلی به تحلیل موضوع مذکور بپردازد. هدف عمده مقاله این است که به ترسیم الگویی در این زمینه بپردازد.
دکتر دادگر در بخش اول، طرح موضوع و ملاحظات روش شناختی و تاریخی را می پوشاند، و بخش دوم،عناصر کلیدی اقتصاد سیاسی مورد نظر اسلام را مور د اشاره قرار می دهد.این مقاله نشان می دهد که اقتصاد سیاسی اسلام (دست کم در ظرفیت نظری ) ضمن آن که کارآمد است، اخلاق مدار نیز شمرده می شود، با این وصف، الگوی اقتصاد سیاسی اسلا م می تواند با دیگرالگوهای اقتصاد متعارف رقابت کند و با آن ها مورد مقایسه قرار گیرد.
در ادامه متن کامل مقاله را می آوریم
نظر شما چیست ؟
دیدگاه ها
تا کنون نظری ثبت نگردیده است.