دانشجو:علی طوسی

سال دفاع: ۱۳۷۱

مقطع : کارشناسی ارشد

استاد راهنما : محمد مشکوه

استاد مشاور : نورعلی نوری

چکیده:

هدف از این رساله، بررسی تطبیقی پدیده فقر از دیدگاه دو نظام اقتصادی اسلام و سرمایهداری است. روش تحقیق در این رساله، روش کتابخانه ای است. پاتیان نامه حاضر در چهار فصل تنظیم شده است: فصل اول، اختصاص به بررسی مفاهیم اساسی فقر که در بحثهای رشد و توسعه اقتصادی مطرح می گردند، دارد. فصل دوم، به بررسی تئوریهای مهم مربوط به مساله فقر در اقتصاد سرمایهداری می پردازد. این تئوریها بیشتر به علل فقر جواع فقیر و نحوه خروج از آن می پردازند. مهمترین این تئوریها عبارتند از: تئوری جمعیت و تئوری مداربسته یا دور باطل فقر. فصل سوم، پیامدها و آثار فقر را از جنبه های مختلفی چون ایدئولوژیکی، اخلاقی و روانی، اجتماعی و بالاخره اقتصادی مورد بررسی قرار می دهد. سرانجام فصل پایانی، پدیده فقر از دیدگاه مکتب اقتصادی اسلام را مورد بررسی قرار می دهد.نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد، در خصوص تئوری جمعیت و رابطه آن با عقب ماندگی و فقر دو نظریه متفاوت وجود دارد: نظریهخ اول مربوط به موافقین افزایش جمعیت است. از نظر این گروه، ازدیاد جمعیت موجب ازدیاد و ثروت می شود. این گروه هرچه که ازدیاد جمعیت را محدود کند، تقبیح می کنند. از طرفداراتن این نظریه می توان به ماکیاولی، هنری چهارم و آدام اسمیت اشاره کرد. اما گروه دوم، کسانی هستند که افزایش جمعیت را عامل فقر و عقب ماندگی ملتها می دانند. مشهورترین مخالف ازدیاد جمعیت مالتوس است که با ارائه تئوری جمعیتی خود سعی می کند خطرات ازدیات جمعیت را گوشزد کند. نظریه پردازان دور باطل فقر معتقدند که برای کشورهای عقب مانده و فقیر امکان توسعه و رشد اقتصادی مستقل وجود ندارد، زیرا آنها دچار دور باطلی شده اند که تنها باید از خارج بدانها کمک کرد. پیامدهای فقر را از جنبه های مختلفی می توان مورد بررسی قرار داد. پیامدهای ایدئولوژیکی فقر عبارتند از: بدبینی نسبت به نظام آفرینش، به وجود آمدن اخلاق مذموم و احتیاج و استعمار افراد. فساد و فحشاء، خودباختگی و عدم اعتماد به نفس، زوال شخصیت و ارزشهای انسانی مهمترین آثار اخلاقی و روانی فقر می باشند. اما از نظر اجتماعی فقر دارای آثاری چون گدائی و تکدی، جهل و بی سوادی، اختلافات داخلی و اجتماعی و بالاخره عدم بهداشت و وسایل درمانی می باشد. سرانجامخ، آثار اقتصادی فقر عبارتند از : رشد زیاد جمعیت، افزایش مهارجت به شهرها و سوء تغذیه و گرسنگی . فقر از دیدگاه اسلام کاملا” محکوم می باشد و در فرهنگ اسلامی همواره سعی بر این بوده که فقر ریشه کن شود و در صورت عدم امکان رفع فقر باید با تهیدستان و فقرا با احترام و عزت رفتار شود. گروهی از متفکرین اسلام مخالف ازدیاد جمعیت و گروهی دیگر موافق با آن هستند. علل فقر از دیدگاه اسلام دو دسته می باشد: ف ردی و اجتماعی. بیکاری و تنبلی، اسراف و تبذیر و تقدیرگرایی علل فردی فقر و جهل و نادانی، نا امنی و ترس و بالاخره عوامل طبیعی و اقلیمی علل اجتماعی فقر محسوب می شوند. راههای مبارزه بافقر از نظر اسلام عبارتست از : وضع خمس و زکات، برقراری عدالت و اهمیت دادن به کار.

علاقه مندان می توانندبا مراجعه به لینک زیر  و بعد از سرچ عنوان پایان نامه متن را مشاهده نمایید

لینک مشاهده پایان نامه

    تا کنون نظری ثبت نگردیده است.

http://