دکتر ابراهیم رزاقی در گفت‌و‌گو با خبرنگار شفقنا (پایگاه بین‌المللی همکاری‌های خبری شیعه) با اشاره به اینکه هر انقلابی ریشه‌هایی دارد و بر اساس خواسته‌های مردمی شکل می‌گیرد، اظهار کرد: این خواسته‌ها در قالب‌های متفاوتی شکل می‌گیرند که یکی از آن‌ها اقتصادی است به ویژه در قرن ۲۰ و ۲۱ میلادی که پایه و اساس ارزش انسان‌ها بر کالای مصرفی گذاشته می‌شود، به عبارت دیگر هر انسانی که بیشتر مصرف کند ارزش بیشتری دارد.

او ادامه داد: نکته‌ای که در جوامع بشری خیلی مهم است مساله تفکر مذهبی است که ارزش‌گذاری انسان را بر مبنای کاهش وابستگی به دنیا و برنامه ریزی برای سفر آخرت انجام می‌دهد و در چنین سیستمی انسان، مصرف‌گرایی پایین‌تر و در نتیجه دنیاطلبی کمتری دارد، اما زمانی که دین زیر نظر و باورهای غربی قرار گرفت و در زندگی اروپاییان رنگ باخت، فقرا نیز مانند ثروتمندان فکر کردند؛ یعنی از دید آن‌ها نیز «زندگی به معنای مصرف» شد.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: وقتی این اتفاق در جامعه اروپایی رخ داد همه نسبت به یکدیگر احساس رقابت کرده و می‌دیدند که از هم عقب هستند و این عامل ایجاد سرخوردگی در این جوامع شد؛ اریک فروم می‌گوید: «ما در جوامع خود خدا را راندیم، اما اکنون خدای دیگری به وجود آمده و آن پرستش مصرف است.»

رزاقی در ادامه با اشاره به حرکت جامعه ایرانی به سمت مصرف‌گرایی آن هم از دوره رضاشاه تصریح کرد: در فاصله زمانی بین رضاشاه تا کودتای ۲۸ مرداد، جامعه ایرانی خیلی کند به سمت مصرف حرکت کرد اما در دوران پس از مصدق با افزایش درآمد نفتی و همچنین کاهش نقش دین در جوامع شهری کشور، مصرف‌گرایی افزایش یافت.

استقلال رهبران جامعه برای ایرانیان اهمیت دارد

او در خصوص علت حرکت جامعه ایران به سوی انقلاب گفت: جامعه ایرانی به دلیل شرایط تاریخی و ملیتی که با خود دارد، حاضر به پذیرش زور نیست، این مساله در همه زمینه‌های اقتصادی و سیاسی برای مردم یک خط قرمز بوده و هست به همین دلیل در دوران محمدرضا، یکی از دلایل مقابله مردم با این حکومت ناتوانی وی در برابر قدرت‌های خارجی بود؛ استقلال‌خواهی برای مردم ایران بسیار اهمیت داشت و استقلال امام سبب شد تا مردم به سوی امام خمینی حرکت کنند.

این اقتصاددان تاکید کرد: در همین دوره کالاهای آمریکایی به وفور وارد کشور می‌شد و تنها مرفهین و ثروتمندان امکان بهره‌برداری از این منابع را داشتند، این عامل سبب حرکت جامعه روستایی به سوی شهر‌ها شد و مردم برای دسترسی به این امکانات تلاش می‌کردند اما نتیجه‌ای جز افزایش سرخوردگی در بین این افراد حاصل نشد.

رزاقی با اشاره به اینکه عوامل مذهبی، مسایل سیاسی و مسایل اقتصادی در کنار یکدیگر سبب شد تا حرکت جامعه ایرانی به سوی انقلاب آغاز شود گفت: مکاتب سرمایه‌داری و سوسیالیستی نتوانست مردم را به ادامه روند پیش مجاب کند زیرا طبقه سرمایه‌داری در کشور بسیار اندک بود و اکثریت توان بهره‌مندی از این شرایط را نداشتند بنابراین انقلاب ایران، انقلاب ضعفا در برابر اغنیا نام گرفت.

عدم استقلال فکری سوسیالیست‌ها و کمونیست‌ها عامل شکستشان در برابر منطق امام بود

این استاد دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال که آیا می‌توان ریشه اصلی انقلاب در ایران را اقتصادی دانست، گفت: می‌توانیم عوامل اقتصادی را از مولفه‌های انقلاب بدانیم یعنی مردم در زمان انقلاب خواسته‌های اقتصادی نیز داشتند اما مهم این است که کدام گروه رهبری انقلاب را در دست داشتند.

او افزود:‌‌ همان طور که اشاره شد مردم از وابستگی حکومت به بیگانگان بی‌زار بودند و یکی از دلایل انقلاب نیز وابستگی شاه بود، از سوی دیگر دو تفکر سوسیالیستی و کمونیستی نیز در دامن غرب و شرق بزرگ شده بود بنابراین مردم اگرچه با خواسته‌های این دو تفکر هم عقیده بودند اما اساس این تفکرات را نپذیرفتند و در این بین تفکر امام خمینی بود که توانست قالب مردم را گرد خود جمع کرده و رهبری را در اختیار بگیرد.

رزاقی تصریح کرد: از طرفی در این دوره کسی نبود که وجهه ملی داشته و بتواند انقلاب را مدیریت کند و روحانیون به خصوص امام در جامعه سنتی و مذهبی ما نقش‌آفرینی بالایی داشتند، در همین دوره امام بر مسایل اقتصادی تاکید می‌کند به عنوان مثال مباحث پیرامون عدالت اجتماعی ریشه همه مسایل اقتصادی است و امام بر آن تاکید داشت و از آنجایی که تفکر امام از جنس اکثریت مردم بود توانست در برابر اندیشه‌های سوسیالیست و کمونیست بایستد و جایگاه ویژه خود را به دست آورد. او ادامه داد: رهبری ایران نوعی فره ایزدی یا به قول غرب نوعی کاریزما داشت و در نتیجه بسیار سریع، امام به عنوان رهبر کل جنبش پذیرفته شد.

جنگ مانع از تحقق استقلال اقتصادی پس از انقلاب شد

استاد اقتصاد دانشگاه تهران در خصوص شرایط اقتصادی پس از انقلاب گفت: یکی از مهم‌ترین مشکلات جامعه ایران پس از انقلاب بروز جنگ بود، زیرا همه تفکرات کشور را به سوی مسایل سیاسی و نظامی حرکت داد، حتی تا زمانی که امام زنده بود تلاش‌های بسیاری برای اجرای قانون اساسی صورت گرفت و در قانون اساسی اعلام شده بود که تولید داخلی نسبت به سایر مباحث اقتصادی اولویت دارد.

این اقتصاددان ادامه داد: در دوران جنگ میزان خرید نفت از ایران کاهش یافته و از طرفی هزینه‌های جنگ رو به افزایش بود در نتیجه کمتر به مسایل استقلال اقتصادی پرداخته شد، علیرغم اینکه استقلال اقتصادی از مهم‌ترین مولفه‌های اقتصادی انقلاب به شمار می‌رفت.

او اظهار کرد: در این دوران تلاش‌های زیادی در راستای افزایش تولید داخلی صورت نگرفت مثلا یادم هست که وزارت بازرگانی واردات زیادی از کالا‌ها انجام داده بود اما از آنجایی که امام در این امور دخالت نمی‌کرد روند واردات ادامه داشت؛ البته در همین زمان تلاش‌های زیادی نیز برای رشد تولید صورت گرفت، مثلا خود امام در خصوص پرداخت مالیات‌ها برای مدیریت اقتصادی کشور صحبت کرد و از طریق تلویزیون نیز این سخنان پخش شد که مملکت را نمی‌توان با حق امام اداره کرد بلکه باید مالیات‌ها به صورت جدی پرداخت شود. حتی امام در وصیتنامه خود نیز الگویی از اقتصاد اسلامی را مطرح می‌کند.

امام مشروعیت ثروت را در ورود آن به تولید می‌دانست

رزاقی در پاسخ به این سوال که انقلاب ایران نیز مانند سایر انقلاب‌ها، وعده‌هایی در خصوص اقتصاد مطرح کرد آیا به این وعده‌های جامه عمل پوشانده شد یا خیر، گفت: درآمد نفت در ابتدا بسیار کم بود و جنگ نیز هزینه ایجاد می‌کرد بنابراین در دوران جنگ انتظار چندانی در خصوص تولید نداشتیم، ضمن اینکه امام در تمام این دوران از تولید حمایت می‌کرد و حتی در وصیتنامه خود آورده است که ما زمانی یک ثروت را به رسمیت می‌شناسیم که وارد تولید شود، این‌ها نشان می‌دهد که در سال‌های ابتدایی انقلاب، آرمان‌ها با جدیت دنبال می‌شد.

الگوی اقتصادی انقلاب پس از یک دهه تغییر کرده و به اقتصاد سرمایه‌داری پیوست

این استاد دانشگاه تاکید کرد: بعد از اینکه جنگ به پایان رسید تعجب‌آور این بود که الگوی قانون اساسی و الگویی که امام مد نظر داشت‌‌ رها شد و یکباره الگویی مورد توجه قرار گرفت که ۱۴۰ کشور در دنیا زیر سلطه بانک جهانی قبول کرده بودند، یعنی سیاست تعدیل اقتصادی.

او در توضیح سیاست تعدیل اقتصادی گفت: این سیاست جهان‌بینی‌ای دارد که بر اساس آن، ادغام در بازار جهانی برای توسعه در دستور کار کشور‌ها قرار می‌گیرد و در این بازار جهانی قدرت در اختیار آمریکا و غرب است. نظریه ادغام ایران در بازار جهانی پس از امام مطرح شد.

این اقتصاددان ادامه داد: آنچه مهم است در بازار جهانی همه کشور‌ها به دنبال فروش کالاهای خود هستند، اگرچه در ابتدای امر کالای خام ما را گران‌تر می‌خرند اما در مقابل کالای بیشتری نیز به ایران صادر می‌کنند و این به معنای حذف استقلال اقتصادی است. در همه کشورهای جهان نیز همین نتیجه را داشته به طوری که اشتغال مولد کاهش پیدا کرده و در برابر آن واردات فزونی یافته است، از طرفی وابستگی نیز افزایش یافته است.

طرح‌های توسعه‌ای قبل و بعد از انقلاب با رویکرد سرمایه‌داری اجرایی شد

رزاقی در پاسخ به این سوال که طرح‌های توسعه اقتصادی پیش از انقلاب و پس از انقلاب اجرایی شدند، چه تفاوتی بین دو دیدگاه اقتصادی قبل و بعد از انقلاب در طراحی آن وجود داشته است؟ گفت: اقتصاد یا هر دانشی یک مبانی کلی دارد، این مبانی کلی در اقتصاد لیبرال می‌گوید که به دنبال سود باشید و اگر به دنبال سود باشید توسعه به وجود می‌آید اما در کشوری که بالا‌ترین سود در تولید نیست بلکه در دلالی است خوب همه به سمت دلالی حرکت می‌کنند و در نتیجه اقتصاد فلج می‌شود.

او افزود: وقتی به فردی گفته می‌شود که مهم‌ترین مساله در کسب و کار سود است، دیگر مفاهیمی مانند اخلاق یا دین در مبادلات نقش‌آفرینی نمی‌کند و چون سود پایه و اساس برنامه‌های اقتصادی است، بنابراین استقلال ملی کاهش و در نتیجه وابستگی به واردات افزایش می‌یابد.

این استاد اقتصاد دانشگاه تهران تاکید کرد: در دوره محمدرضاشاه به دلیل افزایش درآمد نفتی کشور شاهد رشد واردات به کشور بودیم و همین عامل سبب شد تا تولید کاهش و در نتیجه بیکاری افزایش یابد و در نتیجه مردم را نسبت به وضعیت موجود اقتصاد ناراضی کرد و به سمت انقلاب حرکت داد.

خودکفایی اقتصادی دنبال نشد

رزاقی ادامه داد: این روند در دهه اول انقلاب متوقف شد اما بار دیگر نادیده گرفته شد و در تمام دوره بعد از انقلاب حدود یک هزار میلیارد دلار از درآمد نفتی برای واردات هزینه شد نه برای خودکفایی و تولید.

او ادامه داد: اگرچه این پول‌ها برای ساخت راه‌آهن، فرودگاه و زیرساخت‌های دیگر نیز هزینه شده است اما همه این‌ها هم در دوره محمدرضا و هم در دوره پس از انقلاب به خدمت واردات درآمد. این یعنی مسیر و جهان بینی‌ای که برای مدیریت اقتصاد کشور اسلامی در پیش گرفته شده صحیح نبوده و باید در آن تجدیدنظر کرد آن‌گونه که مقام معظم رهبری در چند سال اخیر بر حمایت از تولید ملی تاکید می‌کند، دولت نیز باید با جدیت برای رسیدن به آن تلاش کند.

نخبگان مصری: انقلاب ایران یک الگوی سیاسی قوی اما بدون الگوی اقتصادی است

این اقتصاددان در پایان با اشاره به حضور نخبگان مصری در اجلاس اخیر ایران گفت: برخی از این نخبگان اذعان داشتند که در الگوی سیاسی مصر استفاده‌های بسیاری از تجربیات ایران داشته‌اند و در این زمینه ایران به واقع موفق بوده است اما در حوزه اقتصادی الگوی خاصی از سوی ایران ارایه نشده است.

او ادامه داد: در حال حاضر هر آنچه در حوزه اقتصاد ایران دیده می‌شود در قالب اقتصاد غربی است و البته این مساله در سایر کشورهای اسلامی نیز حاکم است و حتی مالزی هم اقتصاد لیبرال را دنبال می‌کند. با این وجود از یک انقلاب با بیش از ۳۰ سال قدمت انتظار می‌رود که الگوهای اقتصادی خاص خود را طراحی کرده و برای کشورهای دیگر ارایه کند.

    تا کنون نظری ثبت نگردیده است.

http://